یکی از مربیان بسیار موفق ورزشی، پیروزیهای خود را دستاورد پیشرفت تدریجی و مداوم میدانست.
تیم او در سال پیش با تمام کوشش و تلاشی که به خرج داد، به تیم حریف باخت.
وی برای جبران این شکست، طرحی بر پایه "پیشرفتهای کوچک و مستمر" ریخت و بازیکنان را متقاعد کرد که اگر هر یک از آنها تواناییهای خود را در یک مهارت ورزشی تنها به میزان یک درصد بالا ببرند، با اختلاف زیادی از حریف جلو خواهند افتاد.
مربی به بازیکنان گفت که یک درصد رقم بسیار ناچیزی است، اما اگر 12 بازیکن، هر یک در 5 زمینه ورزشی به میزان یک درصد بهتر بازی کنند، مجموعه این ارقام به معنی 60% بازی بهتر است.
در حالی که برای قهرمانی تنها 10% پیشرفت کافی است!
"این که این استدلال تا چه اندازه درست یا نادرست است، اصلاً مهم نیست."
مهم این است که افراد این هدف را قابل دسترس میدیدند.
همه اطمینان داشتند که میتوانند قدرت خود را به میزان حداقل یک درصد افزایش دهند.
این احساس اطمینان و نزدیک بودن به هدف، موجب شد که از این حد نیز فراتر رفتند.
جالب است بدانید که اکثر آنها رکورد خویش را بیش از 5% ترقی دادند و بسیاری از آنها تا 50% بهتر از گذشته شدند.
به گفته این مربی، آنها در سال بعد آسانتر از همیشه مسابقه را بردند.